معرفی شعبه اطلاعاتی-امنیتی هابیلیان – قسمت پنجم
سلسله مطالب حاضر فعالیتهای هابیلیان یکی از شعب اطلاعاتی – امنیتی رژیم، علیه مجاهدین را بهطور اجمالی بررسی میکند.
چند نمونه از بهکارگیری عوامل و مزدوران تسلیم شده به رژیم در چرخه بیپایان دروغ و تحریف بهعنوان یکی از شیوههای کار وزارت اطلاعات علیه مجاهدین
نمونه اول– مزدور محمدرضا شمسی ادعا کرد توسط مجاهدین قاچاق شده بود! (هابیلیان ۷فروردین۱۳۸۴ )

مزدور محمدرضا شمسی ادعا کرد توسط مجاهدین قاچاق شده بود
اسناد روشنگر
«اینجانب محمدرضا شمسی داوطلب پیوستن به صفوف ارتش آزادیبخش ملی ایران و نبرد برعلیه رژیم ضدبشری خمینی برای آزادی مردم و ایران هستم».

محمدرضا شمشی – درخواست پیوستن به ارتش آزادیبخش
وی در توضیحاتی که نسبت به سوابق آشنایی خود با سازمان نوشته است، میگوید:
«از ۷ سال قبل از پیوستن به ارتش، سازمان مجاهدین را میشناخته و میداند که هدف مجاهدین آزادسازی میهنمان و برقراری امنیت و آسایش برای مردم و کشورمان است».
عاقبت خیانت همکاری با قاتلان اشرف

مزدور محمدرضا شمسی -سیرک مزدوران در اشرف
نمونه دوم– عامل نفوذی «مسعود تقیپوریانفرزینلو» با مأموریت نفوذ برای جاسوسی و زمینهسازی قتل و کشتار مجاهدین
مسعود تقیپوریان فرزینلو، یک مأمور نفوذی لورفته وزارت اطلاعات است که از سال۱۳۷۶ در داخل کشور به استخدام گشتاپوی آخوندی درآمد.
وی با جاسوسی و جمع آوری اطلاعات از بستگان و هواداران سازمان باعث دستگیری شماری از آنها شد.
مسعود تقیپوریان به منظور سفیدسازی و موفقیت در طرح نفوذش از ایران به آلمان رفت.
با توجه به حضور برخی از اقوام وی در میان اعضای سازمان، براساس طرح رژیم وی بایستی مقدمتاً خواهان ارتباط خانوادگی شده و در نهایت درخواست پیوستن به ارتش آزادی میداد. تمام مراحل این کار با کمک و تسهیل وزارت اطلاعات انجام شد. نامبرده چند هفته بعد از رسیدن به آلمان با روابط عمومی سازمان ارتباط برقرار کرده و خواهان صحبت و دیدار با اقوام خود در ارتش آزادیبخش شد. سپس به ترکیه رفته و در آنجا متقاضی پیوستن شد.
وی در مرداد۱۳۸۱ با مأموریت جاسوسی و انجام عملیات و اقدامات تروریستی به قرارگاه اشرف و درون ارتش آزادیبخش اعزام شد ولی در همان مراحل اولیه ورود مأموریت او کشف شد. وی به مأموریت خود اعتراف نمود. اسناد پروسه همکاری وی با وزارت اطلاعات و اعترافات نامبرده به مأموریت نفوذ در زیر آمده است:

اسناد همکاری مسعود تقی پوریان با وزارت اطلاعات
این مزدور، پس از برملا شدن مأموریتش از صفوف مجاهدین اخراج شده و به تیف منتقل و در اسفندماه ۱۳۸۳ به نزد رژیم بازگشت.
مسعود تقی پوریان در ادامه مأموریتهایش در خدمت دستگاه سرکوب وزارت علیه مجاهدین به کار گرفته شد. شرکت در جلسات انجمن نجات، دروغپردازی حول «قاچاق انسان»، اقدامات اطلاعاتی در ملا خانوادهها و هواداران مجاهدین، لجنپراکنی در سایتهای پوششی وزارت اطلاعات، نامه نگاری و ارسال طومارهای مختلف تولیدی وزارت اطلاعات به ارگانهای بینالمللی به منظور مشروع کردن کشتار و سرکوب مجاهدان در اشرف و لیبرتی، اعزام به عراق و … از اقدامات این مُهره اطلاعاتی است.
مسعود تقی پوریان از مزدورانی است که در سیرک وزارت و جنگروانی علیه مجاهدین در اشرف شرکت داشت.

مسعود تقی پوریان- سیرک مزدوران در ورودی اشرف
در ۱۵اسفند۱۳۹۲ از طرف تعدادی از مزدوران از جمله مسعود تقی پوریان فرزین لو خطاب به « نوری مالکی» نامهیی منتشر شد که در آن «نهایت سپاسگزاری و تشکر عمیق» نسبت به قتلعام و جنایت علیه اشرف از وی به عمل آوردند.
***
فعالیتهای هابیلیان در عراق، زمینهساز کشتار و قتل عام مجاهدین اشرف
زمینهسازی برای کشتار مجاهدین در عراق از طریق پرونده سازیهای حقوقی
بهدلیل حضور ارتش آزادیبخش ملی ایران در عراق، یکی از محورهای فعالیت باند تبهکار هابیلیان در کشور عراق بود تا با جعل، دروغ و شاهدتراشی، اقدام به پروندهسازی علیه مجاهدین کند. از جمله این اقدامات ملاقاتهای پرخرج با برخی از مقامات دولتی یا گروهها و سازمانهای سیاسی، وکلا، سران عشایر و خبرنگاران رسانههای این کشور بود که اساساً از میان طیف مأمورین و وابستگان نیروی تروریستی قدس گزینش میشدند.
سایت هابیلیان در رابطه با دیدار سردسته باند تبهکارشان با محمدحاج حمود از وزارت امور خارجه عراق نوشت:
«در این دیدار که سرکنسول جمهوری عراق در مشهد نیز حضور داشت… هاشمینژاد به تلاشهای دولت عراق برای اخراج مجاهدین ازخاک این کشور اشاره کرد و ضمن ستودن مواضع دولت مردمی عراق در این باره گفت: گروه تروریستی مجاهدین بیش از ۱۲۰۰۰نفر از مردم ایران و ۲۵۰۰۰نفر از مردم عراق را طی ۲۰ سال حضور مداخلهگرانه در این کشور به شهادت رسانده است و از مواضع دولت و مردم عراق برای اخراج این تروریستها تشکر و حمایت میکنیم…» (هابیلیان ۱۸بهمن۱۳۸۸)
دژخیم هاشمینژاد به اهداف رژیم علیه مجاهدین در عراق این چنین اذعان کرد و گفت:
«…این کانون در ۵سال پیش تأسیس شد. هدف آن بازشناسی و بازتاب دادن جنایات گروههای تروریستی در کشور ایران بود. موضوع را متمرکز کردیم روی سازمان [مجاهدین]… ما فعالیتهایمان را در سه حوزه تقسیم کردیم بخشی از فعالیتها به آگاهی بخشی متمرکز است چون نسل جدید آنطور که باید از ابعاد جنایات آنها باخبر نیستند. بخشی در رابطه با حوزه حقوقبشر است که در کشورهای غربی وجود دارد و بخشی هم در کشور عراق متمرکز کردیم… با توجه به اینکه پایگاه اصلی سازمان [مجاهدین]… در حال حاضر در کشور عراق وجود دارد با اکثر مقامات کشور عراق مذاکرات داشتیم. همچنین با حدود ۱۳۰گروه از گروههای مختلف مردم و سازمانهای عراق دیدار و مذاکره داشتیم. سایتی را به سه زبان فارسی،انگلیسی و عربی ایجاد کردیم». (تلویزیون رژیم ـ ۱۶آبان۱۳۸۹)

هابیلیان- فعالیت در عراق
هاشمینژاد همچنین گفت:
«در مورد کشور عراق به دلیل اینکه حوزه پایگاه [مجاهدین] در آنجا فعال بود. فعالیت وسیع و پردامنه ای داشتیم، به طوری که الان یکی از منابع مهم در مورد موضوع سازمان [مجاهدین] حتی در کشور عراق سایت هابیلیان است…» (تسنیم ۱۵فروردین۱۳۹۳)
همکاری هابیلیان با سرکردگان نیروی تروریستی قدس، علیه اشرف
نوری مالکی نخستوزیر دست نشانده نیروی تروریستی قدس در عراق در شهریور۱۳۸۵ به همراه موفق الربیعی (مشاور امنیتی مالکی) سفری به تهران داشت. وی بعد از آستانبوسی خامنهای برای ملاقات با هاشمینژاد جهت دریافت مأموریتهای پروندهسازی، جنگروانی و اقدامات جنایتکارانه و تروریستی علیه مجاهدین، به مشهد برده شد. سایت هابیلیان نوشت:
«در پی سفر زیارتی نوری المالکی و هیئت همراه به شهر مقدس مشهد، آقای سیدجوادهاشمینژاد، دبیرکل کانون هابیلیان با ایشان دیدار و گفتگو کرد… مالکی با ارائه رهنمود در باره چگونگی انتقال اسناد و مدارک به محاکم و دادستانی عراق، اطمینان داد که: “من با مسئولان قضایی کشورمان صحبت میکنم تا با کمک شما این کار را انجام دهیم و قول میدهم که هر کاری در جهت کمک به شما که در واقع کمک به کشور خودمان است در این راستا انجام دهم”…» (سایت هابیلیان ۲۳شهریور ۱۳۸۵)

دیدار هاشمی نژاد با نوری المالکی
رابطه و همکاری وسیع این باند اطلاعاتی با مقامات و دستنشاندگان رژیم در عراق برای پیشبرد اهداف شوم تروریستی و شیطانسازی مجاهدین که نیازمند مخارج کلان برای اجرا بود، بهخوبی بیانگر منابع مالی بیحساب و اختصاص بودجه و امکانات وسیع حکومتی در دست این ارگان حکومتی است.
البته برخی از اینگونه فعالیتها که دژخیم هاشمینژاد در دیدار با سرکنسول عراق آنرا طرح کرده، بهخوبی گواه همین منابع گستردهٔ مالی است:
«این مساله [حضور مجاهدین در عراق] فقط نباید از جانب نیروهای دولتی انجام گیرد بلکه گروه های حقوقبشری و سازمانهای غیردولتی نیز باید در این مساله پیگیریهای لازم را داشته باشند. ما دوسال است که مشغول پیگیری پرونده این گروهک جنایتکار هستیم… و این مدارک را به مقامات عراقی تحویل دادهایم … برخی امور در این میان وجود دارد که باید آن را زنده نگه داشت و همیشه از آن یاد نمود، همانند یاد جنایات آنها در عراق. ما و شما میتوانیم در این مورد با یکدیگر در ارتباط باشیم و حاضریم در این خصوص تجربیات خود را در اختیار شما قرار دهیم. میتوان در این مورد کنفرانس و نمایشگاههای گوناگونی برگزار نمود و از گروههای مردمی نیز دعوت به عمل آورد. ما امروز بخشی از همان اسناد و مدارکی را که ذکر کردیم به شما ارائه خواهیم داد… ما دارای سایتی هستیم که به سه زبان منتشر می شود و تمامی فعالیتهای ما در آن منعکس می شود. ما تاکنون در مورد مسائل حقوقبشر، قربانیان ترور در ایران و عراق، بیش از صد دیدار و مذاکره با مقامات مختلف عراق داشتهایم» (هابیلیان- ۲۰خرداد۱۳۸۷)
مدعوین مربوطه با محمل زیارت و سیاحت به ایران و مشهد فراخوانده شده و در آنجا پس از توجیه و آموزشهای جنگروانی و تولید جعل و دروغ علیه مجاهدین و تأمین مالی و فراهم ساختن امکاناتی برای مفاسد اخلاقی، مأموریت های محوله را تحویل میگرفتند.
روزنامه بریتانیایی گاردین و نشریه فرانسوی لوموند در ژوئن۲۰۱۰، ۹سند آمریکایی منتشر شده در سایت ویکیلیکس را بازتاب دادند که از تلاشهای حکومت آخوندی برای برپایی نظامی تابع و همراه با نظام ولایتفقیه، در عراق حکایت میکرد.
اکثر این اسناد نشاندهنده اطلاعات و تحلیلهای سفارتخانه آمریکا در بغداد از نقش و عملکرد حکومت آخوندی در عراق بود.
در یکی از اسناد ویکیلیکس که در ۱۳دسامبر۲۰۱۰ منتشر شده، آمده بود که نظام ولایتفقیه حاکم بر ایران در سفر سران عشایر عراقی به این کشور، آنها را تشویق به صیغه کردن زنان میکرد.
یکی از سران عشایر عراقی در دیدار با اعضای سفارت آمریکا در بغداد گفته بود:
«در هر سفر کوتاهمان به ایران، دولت این کشور زنانی برای ازدواج موقت به ما عرضه میکند».
گزارش سفارت آمریکا از قول این فرد گفت:
«در جریان سفر اولم به ایران دریافتم تمام عشایری که پیش از من به ایران سفر کردهاند، با این زنان… ارتباط برقرار کردهاند (بی.بی.سی فارسی ۲۷تیر۱۳۹۱)
اعمال نفوذ در قضائیه عراق از طریق مزدوران قدس و پروندهسازی علیه مجاهدین
یکی از اقدامات جنایتکارانهٔ هابیلیان برای ایجاد زمینه کشتار مجاهدین در عراق، سوءاستفاده از عوامل نیروی تروریستی قدس در قضائیه عراق برای پروندهسازی علیه مجاهدین بود. اتهاماتی مسخره و ساختگی مبنی بر کشتن عراقیان موهوم، یا انتساب مجاهدین به دولت سابق عراق، برای اینگونه دجال بازی آخوندی سرهم بندی میشد. بنیاد هابیلیان در همکاری با وزارت خارجه و سفارت آخوندها در عراق و برخی از مواجب بگیرانشان در قضائیه عراق در پیشبرد این خط تبهکارانه مشارکت مستقیم داشت. سایت هابیلیان در همین رابطه نوشته بود:
«عدنان البدیری رئیس قضات تحقیق دادگاه عالی جنایی عراق در دیدار محمدجواد هاشمینژاد دبیرکل خانواده شهدای ترور با بیان این مطلب گفت: تاکنون توانستهایم با خانوادههای زیادی از بازماندگان سرکوب های مجاهدین در شمال عراق گفتگو کنیم و اسناد و مدارک خوبی در این مورد جمع آوری کردهایم… تلاش ما این است که این پرونده به سرانجام برسد و از شما نیز به عنوان نمایندگان خانواده شهدای ترور درخواست میکنیم اسناد و مدارک خود را در مورد جنایتهای مجاهدین به دادگاه عالی جنایی عراق تحویل دهید».
اما بهرغم سرمایهگذاری و هزینههای کلان، رژیم نتوانست کمترین موفقیتی در این رابطه بهدست آورد.
منیر حداد سخنگوی دادگاه جنایی عراق، به شکست این خواب و خیالهای ولیفقیه ارتجاع اعتراف کرده و گفت پروندهسازی های مربوطه، مورد تأیید هیچ قاضی شریف در عراق قرار نگرفت و در نتیجه از ریل بررسی خارج شد.
«[مجاهدین] توانستهاند چند نفر از قضات عراقی را با خود همراه کنند و حتی با نفوذ در برخی از مطبوعات عراقی درایجاد جو ناآرام در عراق نقش آفرینی کنند…» (هابیلیان۳۰تیر۱۳۸۸)
هاشمینژاد در سال۹۴نیز برخی دیگر از اقدامات مذبوحانهٔ خود را توضیح داد و گفت:
«… رایزنی با رئیس دستگاه قضایی عراقی مدحت محمود یکی از این موارد بود که در فصل بهار اتفاق افتاد و در خصوص محاکمه [مجاهدین] در کشور ایران صحبت شد که عملیاتهای تروریستی متعددی را صورت دادهاند.» (تسنیم ۱۳فروردین۱۳۹۴)

هاشمی نژاد و عدنان البدیری – هاشمی نژاد و منیر حداد
هاشمی نژاد و عدنان البدیری رئیس قضات تحقیق دادگاه عالی جنایی (عکس راست)
هاشمی نژاد همراه با منیر حداد سخنگوی دادگاه جنایی عراق (عکس چپ)
تهدید محققین و روشنفکران عراقی توسط هابیلیان
وزارت اطلاعات و نیروی تروریستی سپاه قدس، سیاستمداران، نویسندگان و روشنفکران عراقی که خواستار خلع ید از این رژیم در عراق بودند را به طرق مختلف ازجمله قتل از سر راه خود برداشت، اما در مواردی که موفق به قتل مخالفین نمیشدند، توسط هابیلیان مخالفین عراقی خود را تهدید به محاکمه میکردند تا آنها را مجبور به سکوت کنند.
یکی از این نمونهها نویسندهٔ سرشناس و سکولار عراقی بنام صافی الیاسری بود. وی از مخالفین سرسخت حضور نیروهای تروریستی قدس ایران در عراق و همچنین کنترل مالکی نخستوزیر وقت عراق توسط ملاهای ایران بود. بهدنبال مقالهها و افشاگریهایی که الیاسری انجام داد، هابیلیان نامهای را در سایت عربی خودش قرارداد. در ابتدای این نامه آمده بود:
«سایت هابیلیان که صدای تبلیغاتی سازمان هابیلیان (خانواده شهدای ترور) میباشد، تکمیل شدن مرحله اول پرونده قضائی صافی الیاسری (مزدور باند [مجاهدین] خلق) را که مرحله جمعآوری اسناد و مدارک جنائی است اعلام میکند. تکمیل پرونده بعدازاین صورت گرفت که از سوی سازمان هابیلیان فراخوانی به خبرگزاریها و سایتهای عراقی داده شد که طی آن از همه خواسته شد هر اطلاعاتی از سوابق جنایتکارانه این فرد و همکاریش با گروههای تروریستی دارند به سازمان (هابیلیان) بدهند، پسازاین درخواست حجم بالایی از نامه و اطلاعات و مدارک و عکس که واقعیت این عنصر تروریست را افشا میکند را دریافت کردیم».
برای مردم عراق بهخوبی مشخص بود زمانی که وزارت اطلاعات و نیروی قدس دستشان به روشنفکران عراقی که مخالف حضور این نیروها در عراق هستند، نمیرسد توسط هابیلیان آنها را تهدید به محاکمه میکند در صورتی در قضائیه عراق هیچ جایی برای چنین اقدامی توسط یک ارگان خارجی وجود ندارد.
با این وجود صافی الیاسری در پاسخ به این تهدید نیروی قدس از طریق هابیلیان، یک نامهٔ سرگشاده به دانایی فر سفیر وقت رژیم در عراق و از فرماندهان نیروی تروریستی قدس نوشت که بخشی از آن به قرار زیر است:
«من میدانم که مطمئناً تو در پشت آخرین نامهای سازمان هابیلیان برای من فرستاده است قرار داری؛ نامهای که در آن مرا مجدداً به محاکمه تهدید کردهاند… تو به اتهام بیاحترامی به خاک عراق و بیاحترامی به مردم عراق باید از بغداد اخراج شوی … هیچکس در عراق نه از تو و نه از وارثان تو نمیترسد،… چقدر من خوشحال خواهم شد که ترا و رژیمت و خمینی گوربهگورت را در برابر جهانیان محاکمه کنم،… اگر من آنطوریکه شما مرا توصیف کردید، مزدبگیر بودم، دستم را بهسوی تومانهای شما که آلوده به خون خلقهای ستمزده ایران است، دراز میکردم… ولی دست شما خالی است و از منِ آزاده میترسید… ای دانائی من هر بار گستاخانهتر و هر روز قوی از روز قبل و هربار جسورتر و هرلحظه جریتر و لجوجتر از قبل در برابر شما ایستادهام …حتماً شما را شکست خواهم داد».

صافی الیاسری نویسنده عراقی
بیشتر بخوانید :