به نام خدا و بهنام حقیقت- از اکبر وندایی
اخیراً دریکی از سایتهای انجمن نجات وابسته به وزارت اطلاعات پلید آخوندی مطلبی درباره من نوشتهشده است که خالی از واقعیت است. البته اگر هم واقعیت داشت باعث افتخارم هست که بتوانم کمکی به هرکس که میخواهد طعمه وزارت اطلاعات آخوندی بشود بکنم. اما واقعیت چیست؟
در میان نفراتی که زندگی عادی خود را در تیرانا میگذرانند تعداد انگشتشماری هستند که بدون هویت سیاسی و انسانی برای گذراندن معاش خود، مزدور سفارت رژیم در آلبانی شده و دست به هر دروغ و شیطانسازی میزنند تا چندصباح باقیمانده از عمر کثیف خودشان را با خوشخدمتی به وزارت اطلاعات آخوندها سپری کنند و مشخصاً برخی از این مزدوران که برای همه ما شناختهشده هستند برای اینکه به زیر قبای ولیفقیه ارتجاع بروند، بهعنوان پیشپرداخت، پادوی سفارت رژیم شده و دست به مزدوری و هر عمل کثیفی که وزارت اطلاعات از آنها میخواهد میزنند.
بهعنوانمثال مزدوری بنام غلامعلی میرزایی را میتوان نام برد که طی چندروز اخیر به زیر قبای ولایت خزید. کسی که برای رسیدن به این منظور مدت سه سال از هیچ دروغ و تهمتی علیه مجاهدین و جاسوسی علیه نفرات اینجا دریغ نکرد و من شخصاً شاهد بودم که چگونه با سوءاستفاده از سابقه دوستی و همشهری بودن، به شکار نفرات میرفت تا سرانجام جواز ورود به زیر قبای رژیم را گرفت. البته خلایق هرچه لایق.
اما واقعیتامر این است که من درطی این مدت که اینجا هستم و زندگی مستقل و شخصی خودم را دارم در کنار این زندگی تا حد توانم اگر میتوانستم به دوستان کمکهای انسانی و پزشکی میکردم و خواهم کرد و صدالبته اگر بفهمم یا ببینم کسی در تهدید توطئههای وزارت اطلاعات هست او را آگاه خواهم ساخت. البته نیاز به نام بردن از این نوع کمکها نمیبینم چون همانطور که گفتم در راه انسانیت این کار را کردم و خواهم کرد.
البته تعدادی هم بفرموده و خواست سفارت آلبانی با وارونه کردن حقایق و جازدن خودشان بهعنوان هوادار مجاهدین به جمعآوری اطلاعات و جاسوسی برای رژیم پرداختند. ازجمله باقر محمدی که در اوج بیشرافتی تا قریب ۲سال، هم از مجاهدین کمک مالی میگرفت و هم از وزارت بدنام. سفارت رژیم در آلبانی، او را به دلیل جایگزین کردن با دو تن از مزدوران شناختهشده و پیشانی سیاه خود را که تازگی به زندان آلبانی افتاده بودند، درست فردای روزی که کمکهزینه ماه را از مجاهدین گرفت، او را رونمایی کرد و او بهاصطلاح علیه مجاهدین اعلام موضع کرد. ببینید بیشرافتی تا کجا؟
بگذریم که باقر محمدیها و رضا مزگیها و امثالهم، عددی محسوب نمیشوند و فقط دستمالهای یکبارمصرف هستند که هروقت تاریخمصرفشان تمام شد، خود این رژیم کنارشان میاندازد.
من که نزدیک به ۵ سال است در آلبانی هستم شاهد بودم که تمامی تلاش رژیم این بود که مرزبندیها را در آلبانی به هم بریزد تا بتواند بااستفاده از مزدورانی مثل حسن حیرانی و غلامرضا شکری خودشان را با بقیه نفرات که با این مزدوران و رژیم مرزبندی دارند نزدیک کرده و با پول آنها را خریداری و از آنها علیه مقاومت، کسب اطلاعات کنند.
یکی از کسانی که دراین زمینه طعمه مزدوران شد، خلیل انصاریان است. وی با ترفند اینکه خودش را ضد رژیم جا بزند، ضمن ابراز هواداری، ارتباط مشکوک با مزدوران داشت و به دادن اطلاعات مشغول بود کما اینکه چندروز قبل در صحبتی که با خودم و یکی از دوستانم داشت، همین نکات را البته به شکل وارونه و قلب شده در اختیار وزارت بدنام گذاشت که فردایش سر از سایت انجمن نجات خوزستان درآورد و وقتی به او گفتم که این صحبتها که بین من و تو بوده است چطور سر از رژیم درآورد سکوت کرد.
واقعیت ایناست که همه این مزدوران فقط به فکر پول هستند و با فروش شرافت انسانی خود، هیچ ارزش انسانی در آنها باقی نمانده است. مزدورانی مانند حسن حیرانی که مقالهنویس و مصاحبهگر و جمعآوریکننده اطلاعات علیه مقاومت در خدمت تروریزم و دشمن هستند، درحالیکه ظلم وجنایت این رژیم را در ایران شاهد و ناظرند. یکقلم در همین قیام آبانماه حکومت ۱۵۰۰جوان شورشی را کشت، بازهم البته دست در دست جنایتکار رژیم، میخواهند چهره بهغایت ضدبشری رژیم آخوندی را موجه جلوه بدهند. اما زهی خیال باطل. انقلاب بهپیش میرود. رژیم آخوندی سرنگون میشود و دست مزدوران عنقریب روشن میشود.
در پایان مجدداً تأکید میکنم به هرکاری که تابهحال انجام دادم افتخار میکنم و ادامه هم خواهم داد تا کور شود هر آنکس که نتواند دید.
مرگ بر حکومت جنایتکار ولیفقیه ارتجاع
زندهباد آزادی
اکبر وندایی
۰۳ ژانویه ۲۰۲۱
بیشتر بخوانید :